به طور طبیعی انسان نسبت به هر آنچه که پیرامونش می باشد مسئولیت دارد. به واقع انسانی که نسبت به محیط پیرامون خودش بی تفاوت باشد ، نسبت به یک حیوان ضعیف تر عمل کرده است. زیرا حیوانات هم به صورت غریزی نسبت به محیط پیرامون خود ، خانواده خود ، هم گروه های خود احساس مسئولیت دارند.
از مهمترین مسائلی که پیرامون هر شخصی وجود دارد و نسبت به آن بزرگترین مسئولیت بر عهده اش می باشد خانواده است. همه افراد خانواده باید دغدغه مودب بودن در همه زمینه ها را داشته باشند. همسر نسبت به همسر ، والدین نسبت به فرزندان، برادران و خواهران نسبت به همدیگر و....
این مطلب مورد تایید شرع مقدس هم می باشد.
امام على عليه السلام: به خود و خانواده خود خوبى را تعليم دهيد و آنان را ادب آموزيد.
امام صادق عليه السلام: بنده مؤمن هماره براى خانواده خود دانش و تربيت نيكو به ارث مىنهد، تا همه آنها را وارد بهشت كند به طورى كه كوچك و بزرگ و خدمتكار و همسايه را در بهشت مىيابد. و بنده گناهكار(یعنی غیر مومن) پيوسته براى خانواده خود بد ادبى را به ارث مىنهد، چندان كه همه آنها را وارد دوزخ مىكند به طورى كه كوچك و بزرگ از خانوادهاش و خدمتكار و همسايه را در آن جا مىبيند.
براورده ساختن خواسته های خانواده بد نیست؛ اینکه ما از این فرصت ها برای تأدیب آنها استفاده نکنیم، بد است.
- ادب کار کردن
ما یا مسئولیتی را قبول نمی کنیم، یا اگر قبول کردیم، باید آدابش را هم به جای آوریم. اولین مسئولیتی که بر عهده ما می باشد، تمام کارهایی است که در حوزه فردی به ما مربوط است. بنابراین، انسان بی مسئولیت در عالم نداریم. یکی از مهمترین مواردی که در شئونات مختلف زندگی رعایت ادبش حائز اهمیت است ، ادب کار کردن می باشد. زیرا انسان در مراحل مختلف زندگی صاحب مسئولیت هایی متفاوت اعم از فردی و اجتماعی است. و گریزی هم از این مسئله نیست. تا زمانی که انسان در قید حیات است ، زیر بار مسئولیت های مختلفی قرار خواهد داشت. فلذا مهم است که ادب کارهای پذیرفته شده و یا تکلیف شده رعایت شود.
به طور طبیعی اگر رعایت شود چند خاصیت دارد:
الف) آن کاری که به عهده شخص بوده است به نتیجه غایی و هدف اصلی خودش می رسد.
ب) برای شخص ایجاد اعتبار می کند.
ج) موجب خوش بینی افراد نسبت به شخصیت و معتقدات و تفکرات و... انجام دهنده کار میشود.(جنبه تبلیغی دارد)
د) سنگ بنای درستی گذاشته میشود که آیندگان بر آن محور حرکت کنند.(جنبه آموزشی دارد)
ه) نعمات خدای متعال به درستی استفاده میشود و این موجب برکت خواهد شد.(قدرشناسی عملی محقق میشود)
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله: إن أعمالکم تعرض علی کلّ یوم، فما کان من حسنٍ استزدت الله لکم، وما کان من قبیح استغفرت الله لکم.
پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله: کارهای شما هر روز به من نشان داده می شود. اگر خوب باشد، از خدا می خواهم بر کارهای شما بیفزاید و اگر زشت باشد، برایتان از خدا آمرزش می طلبم
و) رضایت الهی را به دنبال دارد و موجب ترحم دنیوی و اخروی خدای متعال می شود.
امام صادق عليه السلام :براى پيامبر خدا خبر آوردند كه سعد بن مُعاذ، در گذشت. پيامبر خدا و اصحابش برخاستند[ و به خانه سعد رفتند]. جنازه سعد برداشته شد. پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد او را بر روى لنگهی در، غسل دادند و چون او را حنوط و كفن كردند و در تابوتش نهادند و به راه افتادند، پيامبر خدا در پى آن، حركت كرد و گاه سمت راست تابوت و گاهى سمت چپ آن را مى گرفت تا به قبرش رساندند. پيامبر خدا، جنازه سعد را پايين نهاد و او را در گورش گذاشت و اطراف لَحَد را با خشت، محكم كرد و در اين هنگام مى فرمود:«يك سنگ به من بده... كمى گِل به من بده...» و با آنها فاصله ميان خشت ها را [با ظرافت] مى گرفت. كار كه تمام شد و پيامبر صلى الله عليه و آله بر روى قبر خاك ريخت و آن را هموار كرد و فرمود :«من مى دانم كه او به زودى مى پوسد و پوسيدگى به سراغش مى آيد؛ امّا خداوند متعال، بنده اى را دوست دارد كه هر گاه كارى انجام مى دهد، محكم كارى كند.( رَحِمَ اللهُ امرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه.... وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَه) چون پيامبر صلى الله عليه و آله خاكش را هموار كرد، مادر سعد، از گوشه اى صدا زد: بهشت گوارايت باد! پيامبر خدا فرمود : آرام باش ، اى اُمّ سعد! از طرف پروردگارت، چنين با قاطعيت سخن مگوى. سعد همين حالا دچار فشار [ قبر] شد .پيامبر صلى الله عليه و آله باز گشت و مردم نيز بر گشتند .گفتند: اى پيامبر خدا! ما شاهد بوديم كه شما با سعد، چنان عمل كرديد كه با هيچ كس نكرده ايد. بدون عبا و با پاى برهنه دنبال جنازه اش حركت كرديد! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:«فرشتگان، پابرهنه و بدون عبا بودند. من هم به آنها تأسّى كردم .گفتند: گاه سمت راست تابوت را مى گرفتيد و زمانى سمت چپ آن را! فرمود:«دستم در دست جبرئيل بود و هر جا را كه او مى گرفت ، من هم مى گرفتم .گفتند: دستور فرمودى و او را غسل دادند، و بر جنازه اش نماز خواندى و خودت او را در گور نهادى؛ ولى سپس فرمودى كه سعد، دچار فشار [قبر ]شد. فرمود: آرى؛ او با خانواده اش كمى بداخلاق بود.
کسی که می خواهد تمام کاهایش به نحو احسن انجام گیرد، باید این موضوع و مؤلفه هایش برای او ملکه شده باشد.
اتقان صنع داشتن یعنی در یک کار، تمام ظرافت ها و دقت های لازم آن لحاظ شود، ولو در تعارف کردن یک سینی چای؛ به عبارت دیگر یا کاری را نپذیریم یا اگر پذیرفتیم در تمام ابعادی که(جلوتر) بیان می گردد باید اتقان داشته باشد؛ چون پیغمبر صلوات الله علیه و آله میفرمایند من هیچ کاری را دوست ندارم که در غیر اتقانش انجام شود.(یعنی هر کاری با تمام آداب و ظرافت هایش صورت گیرد.) یا مثلا در مورد چای ریختن دقت شود که چای از لیوان ها لبریز نشود و سینی پر از چای نشود، یا هنگام تعارف چای به میهمان به نحوی شخص تعارف کند که مهمان در برداشتن آن دچار مشقت نشود، یا مثلاً خودروی خود را کارواش می بریم، اگر طرف مقابل دقت و آداب لازم را انجام ندهد و شما بعداً متوجه شوید که در کار او اتقان نبوده و هنوز قسمت هایی از ماشین کثیف است ناراحت می شوید، یا کارمندی که در انجام کار خود دقت و آدابی که باید را رعایت نمی کند و نامه ای را ناقص میزند و بعدا برای ما مشکل بوجود می آید و...
حال تصور کنید جامعه ای را که این چنین باشد و افراد نسبت به کارهایی که انجام می دهند اتقان نداشته باشند، چه فاجعه ای در آن جامعه به وجود می آید؟ و بلعکس، چقدر زندگی در جامعه ای که اکثریت اعضای آن در کارها اتقان صنع دارند و یک کار را با ظرافت و دقت و آداب کامل خودش انجام می دهند لذت بخش می شود؟
باید توجه داشت که برای اصلاح جامعه باید از خودمان شروع کنیم؛ یعنی هر کسی باید تلاش کند در هر کاری که می خواهد انجام دهد اتقان صنع داشته باشد، اینگونه هم خودش به این مهم عادت می کند و هم بر فرزندان، همسر، اطرافیان و... اثر می گذارد و وقتی همه بدین شکل عمل کنند به تدریج نیز جامعه اثر می پذیرد و تغییر می کند. آنگاه با جامعه ای مواجه می شویم که اشخاص یا کاری را نمی کنند یا وقتی برای انجامش اقدام می کنند تمام توجه و تلاش خود را به کار می برند تا آن کار را با تمام آدابش انجام دهند و کم نگذارند.
- به میزان کافی زمان اختصاص داده شود و در وقت معین خودش انجام شود
این مورد بسیار به ما آسیب میزند، چه بسا کارهایی که در انجام آنها تعلل می کنیم و ضررش را می بینیم؛ مثلاً معامله ای که اگر امروز انجام شود برای ما سود دارد، بیخود و بی جهت آن را به تاخیر می اندازیم. هر کاری یک زمانی دارد که باید در همان فرصت مشخص خودش انجام شود، پس اول باید فرصت مشخص آن کار را درک کنیم، مثلا تا 40 سالگی فرصت کسب علم داریم و ابتدا باید این را بفهمیم که فرصت ما محدود به چه زمانی است و سپس در مدتی که داریم اقدام کنیم یا به طور مثال اگر 10 یا 20 سال قبل که باید با مردم صحبت می شد و شبهات و نکات حجاب مطرح و برطرف می شد این اتفاق نیفتاد و امروز تازه برخی به فکر این مسئله افتاده اند، در حالی مدت زمان بسیاری از وقت این کار گذشته است و دیگر اثر ندارد...
امام صادق علیه السلام: إذا کان الرجل علی عمل فلیدم علیه سنة، ثم یتحول عنه إن شاء الی غیره؛ وذلک إن لیلة القدر یکون فیها فی عامه ذلک ما شاء الله إن یکون.
هرگاه شخصی کاری را آغاز کند، باید تا یک سال آن را ادامه بدهد. سپس اگر خواست، به کار دیگری بپردازد؛ زیرا شب قدر که آنچه خداوند می خواهد مقدّر می کند در آن یک سال وجود دارد.
یعنی هر کاری را خواستی شروع کنی و انجام بدهی از کار فرهنگی گرفته تا علمی، اقتصادی، سیاسی و... طبق فرمایش امام صادق علیه السلام باید حداقل باید یک سال تاب آوری داشته باشی، حوصله کنی و وقت بگذاری تا بتوانی نتیجه بگیری.(این حدیث مربوط به قسمت اول مورد اول، یعنی به هر کاری به میزان کافی زمان اختصاص داده شود، می باشد.) این حدیث بعد فردی زمان گذاشتن در کارها را مطرح می کند، به عنوان مثال چه بسا افراد مذهبی را می بینیم که یک فعالیت عبادی ای را شروع می کنند و زمان کافی نمی گذارند و توقع دارند بعد دو سه هفته نتیجه آن عمل را ببینند یا مثلا کاسبی که مغاز باز می کند و به محض اینکه دو سه ماه اول را سود نمی کند کار را کنار می گذارد(زمان کافی اختصاص نمی دهد که اصلا ببیند این کارش می گیرد یا نه، چند ماه صبر نمی کند که جا بیفتد و شاید بعد به سود دهی برسد، سریع آن کار را کنار می گذارد) یا کسی که می خواهد رذیله ای را از خود جدا کند ولی زمان کافی اختصاص نمی دهد و بعد مدتی چون نتیجه مطلوب را نمی بیند رها می کند، در حالی که طبق حدیث امام حداقل باید یک سال زمان داد و سختی ها و نتیجه ندادن ها را تحمل کرد و اگر مثلا بعد یک سال از آن کاسبی سودی عاید نشد آن را کنار گذاشت.
یا بعنوان مثال های بیشتر چقدر فراوان هستند پرونده هایی که در بیمارستان ها و پزشکی قانونی ها هستند که دکتر ها می گویند اگر فلان شخص چند ماه زودتر می آمد اینقدر سرطان در خونش گسترده نمی شد، بیماری اش پخش نمی شد و زنده می ماند یا یک دندان پزشکی رفتن، آنقدر آن را عقب می اندازیم که آخر دندانی را که با یک پر کردن سطحی مشکلش برطرف می شد را مجبور می شویم بکشیم و...
- از تمام ظرفیت موجود برای آن استفاده شود
یا کاری را قبول نکنیم یا اگر قبول کردیم تمام توان و ظرفیت موجود(ظرفیت زمانی، جسمی، فکری، مالی و...) و ممکن را برای آن استفاده کنیم.(به کاری که قبول کردیم رفع تکلیفی نگاه نکنیم.) آن موقع که می خواهیم کاری را قبول کنیم، مدتی مهلت برای فکر کردن و بررسی کردن آن کار بگذاریم و ببینیم آیا میتوانیم ظرفیت هایی را که لازم دارد به میدان بیاوریم یا نه و بیهوده کاری را بر عهده نگیریم و وقت و سرمایه خود و دیگران را هدر دهیم.
امام علی علیه السلام: طاعة الله سبحانه لا یحوزها إلا من بذل الجدّ واستفرغ الجهد.
امام علی علیه السلام: به طاعت خدای سبحان دست نیابد مگر کسی که تلاش کند و نهایت کوشش خود را به کار گیرد.
یعنی تنها تلاش کردن کافی نیست، بلکه باید نهایت تلاش و کوشش خود را بکار بگیریم. مثلا اگر زن و شوهری می خواهند بچه دار شوند باید دقت داشته باشند که این کار وقت می گیرد، بچه تربیت و توجه و... نیاز دارد، ادبیات بچه دار شدن این است که خانم توجه و تمرکزش را بر بچه بگذارد، پس یا بچه دار نشوند یا تمام ظرفیت خود را بکار برند. اگر هدفشان کسب پول است به همان بپردازند نه اینکه بچه دار شوند و برای او وقت نگذارند و بچه با خلاهای تربیتی و عاطفی رشد کند و دچار مشکل شود، یا کسی که می خواهد درس بخواند نباید مردد با این قضیه برخورد کند، سفت و سخت وارد شود و کار را پیش ببرد.
نکته: باید دقت داشته باشیم که مبادا تک بعدی شویم؛ یعنی اگر کار درس خواندن را می خواهیم بر عهده گیریم به این معنی نیست که تمام کارهای دیگرمان را تعطیل کنیم، بلکه باید بین توانایی هایمان و کارهایی که داریم و باید به آنها بپردازیم توازن برقرار کنیم تا بتوانیم به همه آنها برسیم.
- با نظم و ترتیب صورت گیرد
متاسفانه عموم مردم با نظم و منظم بودن سخت ارتباط برقرار می کنند، چون کار راحتی نیست ولی با این وجود در جامعه ما منظم بودن به شدت کمیاب است، از استاد دانشگاه گرفته که در تمام ترم یکبار پیش نمی آید که کلاسی را که باید راس هشت صبح شروع کند در همان زمان آغاز کند، تا دانشجو یا کارمندی که یکبار به موقع سرکار حاضر نشده، یا پدر و مادری که یک بار بچه را به موقع به مدرسه نمی رسانند یا دوستانی که هیچگاه به موقع سر قرارشان آماده نمی شود و... اینها همه نه تنها بر خودمان اثر گذارند بلکه بر اطرافیان ما، فرزندانمان و در نهایت جامعه اثر گذارند و نتیجه می شود همین وضعیتی که الان با آن مواجه هستیم. متاسفانه این بی نظمی و آشفتگی و بی برنامگی در مساجد، پایگاه های فرهنگی، اداره جات و... نیز به وفور به چشم می خورد، چقدر والدینی که بی نظم هستند و مثلا از سرکار به خانه می آیند لباسشان را در اتاق رها می کنند یا مثلا عدم توجه به نظم در نوع پوشش که تناسب و انضباطی که باید بین البسه برقرار باشد را توجه نمی کنند؛ یا مسئولیت قبول نکنیم یا قبل آن بررسی کنیم که آیا می توانیم به موقع آن کار را انجام دهیم یا خیر.
حضرت امیر علیه السلام در آخر عمر شریفشان که ضربت خورده بودند و از شدت بدحالی رنگ پوستشان شبیه دستمال زردی که به پیشانی شان بسته بودند شده بود، در وصیت به امام مجتبی علیه السلام به تقوای خدا و نظم در کارها اشاره می کنند که این جایگاه و اهمیت منظم بودن را می رساند.
امام علی علیه السلام در وصیت به امام حسن علیه السلام: اوصیکم بِتقوی الله و نظمِ اَمرِکُم.
- اول هدف و خروجی آن بررسی شود
کاری که میخواهیم انجام دهیم(چه بزرگ و چه کوچک، از ظرف شستن و جارو کشیدن گرفته تا درس خواندن و مدیریت کردن یک مجموعه) باید هدفش را بررسی کنیم، برای چی می خواهیم فلان کار را انجام دهیم؟ دنبال چه هستیم؟ در نهایت به چه چیزی می خواهیم برسیم؟ به طور مثال این تفکر که وقتی میخواهیم کار برای خدا کنیم، کار فرهنگی کنیم و... برویم ببینیم چه کاری روی زمین است همان را انجام دهیم غلط است. باید دید که در چه استعداد داریم و اصلا کاری که میخواهیم انجام دهیم چه خروجی ای دارد، هدفش چیست؟ اینها باید بررسی شوند تا مبادا وقت و انرژی مان را تلف کنیم. در نهایت اینکه وقتی خواستیم کاری را بپذیریم دقت داشته باشیم که کاری را انتخاب کنیم که به کارمان بیاید.
امام علی علیه السلام: طوبی لِمَنْ قَصَرَ هِمَّتَهُ عَلی ما یعنِیهِ.
امام علی علیه السلام: خوشا به حال کسی که همّت خود را منحصر به چیزی کرد که به کارش می آید.
البته باید دقت کنیم که مبادا مثلا فکر کنیم که تنها به کار پزشک شدن، وکیل شدن و... می آییم. بلکه باید کارهای مختلف را بسنجیم که ببینیم به کدام بیشتر می آییم و اینکه خود را از کارهای به ظاهر کوچک مثل ظرف شستن و جارو کشیدن و... هم محروم نکنیم اینها مهارت هایی هستند که به کار همه می آیند و باید در حد امکان آنها را نیز کسب کنیم.