بسم الله الرحمن الرحیم
جبهه ی باطل عبارت است از پیام های درونی و میل و کشش های باطنی که تقویت کننده و ارضا کننده ی روح حسیه ی حیوانیه است. مرتبه ی حسیه ی حیوانیه طبق فرموده ی امیر المومنین(ع) مرتبه ای است که مشترک بین انسان و حیوان است.
انسانی که به سن تکلیف میرسد تا پایان عمرش لحظه به لحظه دو پیام در درونش مخابره میشود یک پیام باطل یک پیام حق. مرکز فرماندهی که پیام حق را ارسال می کند میشود جبهه حق و برعکس جبهه باطل میشود مجموعه ای از دلم میخواهد ها، دلم میخواهد هایی که تقویت کننده ی بعد حیوانی ما است.
شهوت یک کلمه ی عربی است و هر میل و کششی را شامل میشود در حالی که در فارسی معنایش به میل جنسی عمومیت پیدا کرده است.شهوت جنسی اگر در درون ما مخابره شود و مرکز فرماندهی آنبه صورت مثبت یعنی همان مسیری که خداوند معین کرده است باشد ،متاهلی نسبت به همسرت میل داری، این یعنی جبهه ی حق !
همین میل و کشش اگر نسبت به جنس مخالف دیگری جز همسرت باشد میشود جبهه باطل. اگر به دستور جبهه حق یعنی فرماندهی و میلی که در محدوده فرمان الهی است عمل کردی ، کار مباح نکردی بلکه عبادت کردی! اما اگر همان اعمال را گوش دادی به فرماندهی جبهه باطل ، معصیت کردی!
هر دلم میخواهدی که بعد انسانی ما را تقویت کند یعنی همان ناطقه ی قدسیه ( در مباحث قبل به آن اشاره شد ) یعنی بالقوه ی ما را بالفعل کند ، میل و کشش ما به این نوع دلم میخواهد مربوط به جبهه حق است.
امیرالمومنین(ع) فرمودند:«به راستی و حقیقت که نفس انسان پیوسته و مرتب به بدی امر می کند و هرکس او را به خودش واگذراد ، نفس او را به سمت گناهان می کشاند.»
یعنی یک لحظه هم بیخیال نمیشود پای گوشی کامپیوتر موقع خواب و ... دائماً پیغام اینکه شما را در بعد حیوانی تقویت کند را به شما می رساند. و اگر انسان کاری به نفس نداشته باشد و برای تربیتش برنامه ریزی نکند به سمت گناه می رود...
امیر المومنین(ع)فرمودند:«با سعی و مجاهدت فضایل اخلاقی را به نفس سرکش خود تحمیل کن زیرا خواهش طبیعی بشر به شهوات و رزایل اخلاقی است.»
آن چیزی که باید به دنبالش باشیم و در دوران زندگی خود به دست بیاوریم همان بالقوه های ناطقه ی قدسیه است که بالفعل شوند ، در روح ما ملکه شوند ، تثبیت شوند و در وجود ما جا پیدا کنند و مقطعی نباشند. مجموعه ی خصائص انسانی مانند فداکاری ، صداقت ، ایثار و سخاوت به صورتی مقطعی می آید و می رود... حضور دائمی و ملکه شدن مهم است!
روایت داریم وقتی انسان می میرد در عالم قبر از آن چند سوال می پرسند: مَن رَبُک؟ مَن کتابک؟مَن نبیک؟مَن امامک؟ و اگر پاسخ این سوال را بلد باشند وارد بهشت میشوند . آیا میتوانیم بگوییم که کفار و مشرکین هم بروند و جواب این سوالات را حفظ کنند و جواب دهند ؟ درست میشود ؟ در قبر میتوانند جواب بدهند ؟ خیر نمیشود!
چرا؟ چون روح انسان است که قرار است به این سوالات پاسخ دهد و این در صورتی ممکن است که برای او ملکه شده باشد در غیر این صورت نمیتواند پاسخ بدهد. یعنی حقیقتاً خدای تبارک و تعالی را به عنوان پاسخِ مَن ربک باور داشته باشد وگرنه هیچی نمیتواند بگوید. اگر خصائص انسانی بر ما ملکه شوند با همان خصائص محشور خواهیم شد.
چیزی که ما از لحظه ی مرگ با آن سرو کار داریم همان هایی است که برای ما ملکه شده است. پس ما در دنیا تکلیفی داریم که ما را به نقطه ی کمال برساند.
بحث امروز هم با حدیثی از امام صادق(ع) به پایان می رسانیم.
در روایتی از امام صادق (ع) سوال شد راه رسیدن به راحتی و آسایش کجاست؟ فرمودند: در مخالفت با نفس.پرسیده شد راحتی آخرت در چیست ؟فرمودند: روزی که داخل بهشت وارد شوی.
یعنی تا آخرین روزی که در این دنیا نفس می کشیم راحتی برای مومنان وجود ندارد.